کد مطلب:315072 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:329

بیان ابن قتیبه در عیادت از فاطمه
ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه ی دینوری در صفحه 14 جلد اول تاریخ الخلفاء الراشدین معروف به «الامامة و السیاسة» و بسیاری از علمای اهل سنت مانند ابن ابی الحدید نقل نموده اند كه:

قال عمر لابی بكر: انطلق بنا الی فاطمة فانا قد اغضبناها.

عمر به ابوبكر گفت: بیا به دیدن فاطمه برویم به درستی كه ما او را غضبناك كرده ایم.

(در بعضی اخبار آمده: ابوبكر به عمر گفت: بیا با هم برویم. ظاهرا این صحیح است).

خلاصه، با هم رفتند تا پشت در خانه، ولی حضرت بی بی مظلومه اجازه ملاقات نداد. ناچار علی علیه السلام را واسطه قرار دادند و حضرت زهرا علیهاالسلام در جواب علی علیه السلام سكوت اختیار نمود. آن حضرت به همین سكوت اكتفا كرد و ناچار به آنها اجازه ورود داد. آنها وارد شدند و سلام كردند.

حضرت فاطمه علیهاالسلام روی خود را برگرداند و به طرف دیوار كرد.

ابوبكر گفت: ای حبیبه ی پیامبر خدا! به خدا قسم! خویشی پیامبر خدا را از خویشی خودم بیشتر دوست دارم و تو را از عایشه دخترم بیشتر دوست دارم. كاش بعد از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مرده بودم من قدر و شرف و فضل تو را از همه بهتر می دانم و اگر تو را از حق ارث منع كردم از جانب آن حضرت بوده كه خودم شنیدم فرمود: لا نورث ما تركناه فهو صدقة.



[ صفحه 185]



حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض كرد: من حدیثی از پدرم پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به یادشان می آورم. شما را به خدا قسم! آیا نشنیدید كه آن حضرت فرمود:

رضا فاطمة من رضای و سخط فاطمة من سخطی فمن احب فاطمة ابنتی فقد احبنی و من ارضی فاطمة فقد ارضانی و من اسخط فاطمة فقد اسخطنی.

رضایت فاطمه از رضایت من است و غضب فاطمه از غضب من است. پس هر كس فاطمه دخترم را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هر كس فاطمه را خشنود سازد، مرا خشنود ساخته است و هر كس فاطمه را به غضب آورد، مرا خشمگین ساخته است.

قالا: نعم سمعنا رسول الله صلی الله علیه و آله.

گفتند: بلی از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله این كلمات را شنیدیم.

آنگاه حضرت صدیقه علیهاالسلام فرمودند:

فانی اشهد الله و ملائكته انكما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی و لئن لقیت النبی لاشكونكما الیه.

پس من خداوند متعال و فرشتگانش را شاهد می گیریم كه شما دو نفر مرا به غضب آوردید و من از شما راضی نیستم و آنگاه كه پیامبر صلی الله علیه و آله را ملاقات نمایم حتما از شما دو نفر به ایشان شكایت خواهم كرد.

ابوبكر از كلمات و بیانات بی بی دلتنگ و گریان شد و گفت: به خدا پناه می برم از سخط تو و سخط آن حضرت.



[ صفحه 186]



آنگاه حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:

والله! لادعون الله علیك فی كل صلاة اصلیها.

به خدا قسم! در هر نماز كه می خوانم تو را نفرین می نمایم.

سپس ابوبكر گریان از محضر بی بی بیرون رفت.

مردم اطرافش را گرفتند و دلداریش دادند. گفت: وای بر شما! همه با خوشحالی به خانه های خود نزد خانواده هایتان می روید، مرا واگذارید.

لا حاجة فی بیعتكم اقیلونی بیعتی؛

هیچ حاجتی به بیعت شما ندارم مرا واگذارید، به خدا قسم! بعد از آنچه دیدم و از فاطمه علیهاالسلام شنیدم میل ندارم بیعت من بر گردن مسلمانی باشد.